یکبار برای همیشه
 
 

 سلام بر خورشید

 و سلام بر دوستان همدم و همراه...

مرد جوانی در آرزوی ازدواج به دختر زیباروی کشاورزی بود...برای گرفتن اجازه نزد کشاورز رفت.

کشاورز براندازش کرد و گفت: " پسر جان. برو وسط آن مرتع بایست.من سه گاو نر را یکی یکی 

رها می کنم ؛ اگر توانستی دم هر کدام را بگیری ، می توانی با دخترم ازدواج کنی!!".

مرد جوان در مرتع به انتظار گاوهای نر ایستاد.در طویله باز شد و بزرگترین و خشمگین ترین گاوی

که در تمام طول عمرش دیده بود، به بیرون دوید.فکر کردیکی از گاوهای بعدی ، شاید گزینه ی -

بهتری باشد،پس به کناری دوید!!

گاو دوم هم خیلی بزرگ بود؛ مرد جوان به سمت حصارها دوید و گذاشت گاو از مرتع عبور کند و 

از در پشتی خارج شود.

برای بار سوم در طویله باز شد و یک گاو لاغر به سمت مرتع آمد...مرد جوان در موقعیت مناسبی

قرار گرفت و در لحظه ی مناسب با یک جست بر پشت گاو لاغر پرید!! دستش را دراز کرد تا دم گاو

را بگیرد...ولی افسوس که گاو لاغر دم نداشت!!!

آن جا بود که فهمید :"" زندگی پر از فرصت های دست یافتنی است؛ اما اگر به امید آینده، بدون

مبارزه به فرصت ها اجازه ی رد شدن بدهیم ...شاید دیگر هرگز تکرار نشوند....

به امید اینکه از فرصت های خوب زندگیتون به بهترین نحو و در زمان مناسب استفاده نمایید...

قربون شما....

عکس تزیینی ؛ فقط می خواستم حس مسابقه رو تداعی کنه!!!


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 20 تير 1398برچسب:زندگی, :: 12:18 :: توسط : farhang

 سلام بر خورشید

 و سلام بر تمام دوستان مهربانم...

  

 " امروز ما آدمها به جای این که دنبال * خواب راحت * باشیم ؛ دنبال  * تخت خواب راحت * هستیم !!!!!

    زندگی ها خیلی قشنگ شده ، ولی دلپذیر نیست...." .

 

    دوستان عزیز ... موافقید یا مخالف ؟؟؟

     بنویسید برام تا بیشتر بدونم... منتظر نظراتتون هستم...

    تا بعد...


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 19 تير 1398برچسب:زندگی" آدم امروزی" عکس, :: 12:59 :: توسط : farhang

 سلام بر بهترین دوستان دنیا...

   سلام بر خورشید...

    امروز برای اولین بار رفتم وب یکی از دوستان جدیدو خوبم؛ تو وبش مطلبی بود راجع به خاطرات دوران کودکی و موقعیت هایی که ممکنه به مرور زمان یادمون رفته باشه؟! 

وقتی خاطرات نوشته شده رو که خیلی هم استادانه و زیبا نوشته شده بود؛ خوندمو خوندمو خوندم... اومدم براش نظرمو بنویسم..هنوز "سلام" رو نوشتم، ناخودآگاه گریه ام گرفت؟!_ مرتیکه هیکل_ باور کنید اشک از چشام سرازیر شد _ البته کلا من آدمیم که هنوزبا تماشای یه سکانس زیبا و رومانتیک یا حزن آور تو یه فیلم  ،گریه ام می گیره . همواره هم به این دلیل بهم خندیدن ...ولی من اینطوریم!!چه کنم..دست خودم نیست_.

رفتم به 25سال قبل...وقتی بچه بودم... اون وقتا همه مهربون بودن...پدر ،مادر ،دوست ،بقال سر کوچه، خیاطی که لباسای دم عیدمونو می دوخت...همه

یک هفته مونده به عید ...پدر من و داداشمو می برد خیاطی برا سفارش لباس ( گاهی کت و شلوار و بعضی سالام فقط شلوار)...بعدش می رفتیم کفش فروشی...( من همیشه کتونی می خریدم)...یادش بخیر..

یادمه کفشامو هر شب میذاشتم بالا ی سرم ...بوی کفش نو !!! 

خلاصه اینکه با یاد آوری خاطرات کودکی گریه کردم!!  شما می دونید چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اگه می دونید برام بنویسید...نظرتونو به گریه ی یه آدم گنده!! خاطره ای ... 

خلاصه منتظر خوندن نظراتتون هستم...

تا بعد ...

 

  


ارسال شده در تاریخ : شنبه 18 تير 1398برچسب:دلنوشت, :: 9:32 :: توسط : farhang

سلام بربهترینهای دنیا...

امروز یکشنبه است و من کسلم!! نمیدونم چرا؟؟؟ حالم گرفته است...

رفتم سراغ یک کتاب جوک یا نمکدون و از این حرفا دیگه!!! چند تا از این نمکدون هارو براتون می نویسم ...

ولی شرط داره؟؟؟؟؟ برام تو بخش نظرات قشنگ ترین جوکی که تا به حال شنیدید و از ته ته دلتون خندیدید...

بنویسید...قبوله؟

می خوام سلیقه ی خودمو در قیاس با دوستام بدونم!! دنباله هم داره که بعد اینکه نظر دادید.... تو پست بعدی 

مینویسم ... می خوام یه کارایی بکنم... 

" دامپزشکی یک فیل بزرگ وچاق رو عمل می کنه و قبل از اینکه بخواد بخیه بزنه...وسایل عمل رو چک می کنه 

 و میگه: قیچی ، پنس، و....خانم پرستار! ای وای خانم پرستار پس کو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ "..

 " موسیقی دانی برای شنیدن اجرای چند تن از هنر آموزان موسیقی به کنسرتشون میره و بعد از اتمام کنسرت بهشون میگه:  منو یاد آلبرت اینشتین انداختید!!!!! یکی از اعضای گروه می خنده و میگه: استاد ، اینشتین که موسیقی دان نبوده؟؟!!!

استاد میگه: منم واسه همین گفتم!!! "..

 "فالگیر : فردا شوهرتون کشته میشه؟؟!! 

زن : اینو که می دونم ؛ بگو پلیس منو می گیره یا نه؟؟؟!!!"..

نظر و جوووووووووووووووووووووووک یادتون نره.....


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 12 تير 1398برچسب:جوک"طنز"کاریکاتور, :: 13:13 :: توسط : farhang

 سلام دوستان عزیز...

امروز چهارشنبه است و فردا پنجشنبه؟؟!!!! ولی...ولی فردا با تمام پنجشنبه های دیگه ی سال 90

تفاوت داره!!!!!!!!!!!!!

فردا سالروز بعثت  " پیامبر خوبیهاست " محمد...امین........ در چنین روزی پیامبر مهربونمون به بعثت

رسید تا همه رو به خوبی و زیبایی دعوت کنه...

گرفتید؟؟؟؟ به .................""""""""" زیبایی """""""""""...................

در چنین روزی تمام چشمه های دنیا جاری شد تا برای آخرین بار دنیا را بشویند و دلها و جانها را زیبا

کنند، تا زمین و زمان بدانند باید بر مدار " زیبایی " بچرخند!!!

باید " عشق " را به تمام زبان های زنده ی دنیا فریاد بزنند ، که " پیامبر خوبی و زیبایی " مبعوث شد.

 

دوستان من...نظرتون رو در این خصوص برام بنویسید...منتظرم

تا بعد...


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 8 تير 1398برچسب:عید" بعثت" پیامبر, :: 13:22 :: توسط : farhang

 

 

سلام بر بهترین دوستای دنیا...

امروز چطورید؟؟؟ امیدوارم شاد، خوش و خرم باشید و تابستان خوبی پیش رو داشته باشید!!!!

داشتم یه کتاب مطالعه می کردم، حیفم اومد چند تا از این جملات قشنگو براتون ننویسم...پس می نویسم.!!

میگه :

" انسانها به رنج نیازمندند، قدری ناکامی برای صیقل دادن روح آدمی لازم است ."   ویلیام فاکنر

 

" در آزمایشگاه خدا ، کرمی بیش نیستیم! انسانیت تنها جدال رو به کمال است ..."   تنسی ویلیامز

 

" عادت کن همیشه شیء زیبایی مقابل چشمت باشد، حتی اگر آن شیء یک شاخه گل مینا در شیشه خالی 

مربا باشد "   جکسون براون

 

" دیگران شاید بتوانند بطور موقت راه تورا سد کنند اما تنها این تو هستی که می توانی خودت را برای همیشه

متوقف کنی "   زیگ زیگلار

" سختی ها و مشکلات را در خاطر خود نگه می داریم ، اما چه زود شادی ها را از یاد می بریم.!!"   داستایوفسکی

 

 

دوستان نظر یادتون نررررررررررررررررررررررررره...


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 5 تير 1398برچسب:رسم عاشقی, :: 9:10 :: توسط : farhang

 سلام بر خورشید

 

"" خدا که می داند""

یکی از بزرگان ، همسایه ای داشت مجنون؛ او هر روز طعام هایی لذیذ آماده می کرد و به دست

خود در دهان همسایه ی مجنون می گذاشت...

شخصی گفت : او نمی داند که تو چه می کنی؟؟!!

آن بزرگ گفت : خدای او می داند که من چه می کنم!!

"" مرا کار با خداست نه با او ...."""

 

 


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 4 تير 1398برچسب:فقر , :: 8:37 :: توسط : farhang

 

 سلام دوستان من...

امروز توروزنامه یه مطلب راجع به جشنواره ی فیلم " ونیز " خوندم.راستیاتش تصمیم گرفتم یه مطلب ساده و روان جهت استفاده ی شما دوستان گلم... در خصوص این جشنواره بنویسم؟! موافقید یا نه؟!!!!

جشنواره ی فیلم  "ونیز " قدیمی ترین و یکی از بزرگترین جشنواره های فیلم در دنیا محسوب میشه!!! این جشنواره اولین بار در سال 1932 میلادی برگزار شد. از اون سال به بعد همه ساله_بجز در طول جنگ جهانی دوم_ در کشور ایتالیا و شهر زیبای " ونیز " برگزار می گردد.

جایزه ی اصلی این جشنواره ، " شیر طلایی " نام دارد (عکس شیر رو تو دست یه هنرپیشه ی خانم براتون گذاشتم تا ببینید!!!)...تو این جشنواره یه جایزه ی دیگه هم هست که بهش میگن: " جایزه ی انسانیت  " !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 میگید چرا؟؟ چ.ن این جایزه که مبلغ نقدی معادل 50.000 دلار است ، به سینماگرانی تعلق می گیرد که بخش عمده و طولانی از عمر هنری خودشونو به اعمال و فعالیت های انسان دوستانه اختصاص می دهند؛ یا به عبارت بهتر " خودشونو وقف کارهای انسان دوستانه کردند.." 

 دوستان می خواین سهم  ایران رو تو این جشنواره بدونید؟؟؟!!!!!!!!

 ایران فقط یکبار ، اونم در سال2000 میلادی با فیلم  " دایره " به کارگردانی " جعفر پناهی " تونسته تو این جشنواره بدرخشه و نام ایران رو در لیست دارندگان " شیر طلایی ونیز " ثبت کنه!!!!_ دستش درد نکنه...آقای پناهی رو میگم!!

اینم عکس محل برگزاری جشنواره در سال2010  :          

 

 

 

بقیه ی مطلب رو از دست ندید...

 

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 1 تير 1398برچسب:جشنواره"ونیز"فیلم"عکس", :: 13:13 :: توسط : farhang

سلام دوستان عزیز...

امروز می خوام به قول خودم عمل کنم و براتون فقط عکس بزارم...

کن 2011 به روایت تصویر:

  بقیه ی عکس ها در ادامه ی مطلب...



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 31 خرداد 1398برچسب:جشنواره"فیلم"کن" عکس, :: 13:26 :: توسط : farhang

 سلام دوستان  خوبم...

راجع به جشنواره و حواشی اون خیلی ساده صحبت کردیم.البته همانطور که گفتم جشنواره ی کن بخش های دیگری نیز دارد ، ولی احساس می کنم که این بخش ها زیاد در حوصله ما نباشد...

فیلمهای بخش مسابقه رو تا گیر بیارم و ببینم و نقد کوتاهی براش بنویسم، کمی طول می کشه؟!

پس میزاریمش برای بعد...الان می خوام اسامی برندگان  یا برگزیدگان جشنواره ی امسال رو براتون بنویسم....

اسامی برندگان کن 2011

بخش مسابقه :

 .... بهترین فیلم : " درخت زندگی"( the tree of life) ............ ترنس مالیک ، آمریکا

 .... جایزه ی بزرگ: "روزی روزگاری در آنتالیا " ...................... نوری بیگله جیلان ، ترکیه

 .... """"""""""""":  " بچه ای با دوچرخه "(the kid with a bike).....برادران داردن ، بلژیک

 .... بهترین کارگردانی : " راننده "( driver) ....................... .... نیکولاس ویندینگ رفن ، آمریکا

 .... بهترین فیلمنامه : " یادداشت - پانویس "  ....................... جوزف سدار

 .... بهترین بازیگر زن : " کریستین دانست " ......................... بخاطر بازی در فیلم " مالیخولیا " 

.... بهترین بازیگر مرد: " جان دژاردین"     ............................. بخاطر بازی در فیلم " هنر پیشه" (artist)

 .... جایزه ی هیات داوران : " پلیس" ( poliss) ..................... مای ون ، فرانسه

 بیاین ادامه ی مطلب...



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 25 خرداد 1398برچسب:جشنواره, :: 9:46 :: توسط : farhang

 سلام بر خورشید

ما آدما یا همون انسانها...روز تولدمون به نظر شما

یک روز به عمرمون اضافه میشه؟؟؟

یا یه روز از عمرمون کم میشه؟؟؟


ارسال شده در تاریخ : شنبه 2 ارديبهشت 1398برچسب:عمر, :: 13:42 :: توسط : farhang

1:

اتفاق عجیبی است، دنیا!

مردانی از دل آسمان زاییده می شوند

دست بر سرمان می کشند

و با لبخندی همیشگی

ما را

به  طناب دار  راهنمایی می کنند!....



 

2:

گاهی پیش می آید که پیدایت می کنند

روزی چند مرتبه پشت همین صندلی

از تو می پرسند:

- "ستاره میل دارید؟"

و همیشه

  این تویی،

که در پرده کنار می روی!!! .....

شعریست از دوست عزیز و شاعرم " م_ نیری " ....این شعرو خوندم و خیلی پسندیدم!!! تو تفسیرش برا خودم؟؟!! البته به یه نتایجی رسیدم..ولی میخوام نظر شما رو هم راجع به این اشعار بدونو وبعد ؛ نظر خودمو به صورت کامل و جامع براش بنویسم...کمکم کنید؟؟!!

منتظر نظرتون هستم..تابعد...بدرود.
 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 31 خرداد 1390برچسب:شعر, :: 13:7 :: توسط : farhang

 

سلام دوستان عزیز...

چندیست گیج و در گیرم؟؟! می گید چرا؟؟؟؟ یه کم فکر کنید که چی بود و چی شد؟؟؟

به گیجی من نزدیک خواهید شد.

                                              می گند : 

                                                            دوباره سیب بچین حوا 

                                                             خسته ام

                                                              بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند

                                                                روزگاریست

                                                                  روزگاریست که شیطان فریاد می زند

 

                                                                    """" آدم پیدا کنید ، سجده خواهم کرد!! """"""""""""""

             

                                  راستی میشه آدم پیدا کرد؟؟؟ چند تا؟؟؟ کجا؟ کی؟ نمی دونم... حالا فهمیدید چرا گیجم؟!

                                     نظر یادتون نره...

 


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 23 خرداد 1390برچسب:آدم" حوا"زندگی, :: 11:15 :: توسط : farhang

سلام دوستان همراه...

نمی دونم این مطالب که می نویسم ، اصلا بدردتون می خوره یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟

خودم خیلی علاقه مندم به این مقوله ی سینما ... امروز می خوام یه مقایسه ای داشته باشیم از تعداد..بهتر بگم:

" مقایسه ی نسبت دریافت جایزه نخل طلا یی جشنواره ی فیلم کن بین کشورهای دنیا  "...............................

.......... آمریکا ................  18 مورد

......... ایتالیا  ................ 12 مورد

........ فرانسه ............... 11 مورد

........ انگلیس .............. 10 مورد

........ ژاپن و دانمارک ....  4 مورد

.......  آلمان ،بلژیک ،روسیه،سوئد،صربستان و مونته نگرو ......  2 مورد

....... چین،سویس،اسپانیا،نیوزیلند،مجارستان،مکزیک،هندوستان،ایران،چکسلواکی،برزیل،الجزایر،یونان و ترکیه...1مورد

امسال برای اولین بار ، تنها فیلم "سه بعدی" تاریخ سینما در جشنواره به نمایش در اومد...این فیلم بانام" هاراگیری ،مرگ یک سامورایی" به کارگردانی " تاکشی میکه"  از کشور ژاپن در بخش مسابقه ی اصلی اکران شد.

- امسال متاسفانه از ایران ، هیچ اثری به جشنواره راه نیافته بود... البته قبل از زمان جشنواره زمزمه هایی بود مبنی بر اینکه احتمال دارد فیلم های " سوت پایان - نیکی کریمی " و " اسب حیوان نجیبی است - عبدالرضا کاهانی " به جشنواره کن امسال راه خواهند یافت...ولی این موضوع به حقیقت نپیوست و ما امسال شرکت کننده نداشتیم.

 


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 22 خرداد 1390برچسب:فیلم"جشنواره"کن"سینما, :: 14:3 :: توسط : farhang

 سلام دوستان من...

امروز طبق قولی که دادم میخوام فقط عکس بذارم... اگه این آپلود عکس بذاره......

نخیر ، قصد همکاری نداره، نمیدونم چرا؟؟؟؟؟؟؟ اگه از دوستان کسی می دونه منو راهنمایی کنید،،، لطفا..

خوب ، بریم به " بخش خارج از مسابقه " جشنواره و خیلی ساده و راحت ببینیم اونجا چه خبره؟؟!!

تو این بخش از جشنواره ، تعداد زیادی از فیلم های بلند سینمایی به نمایش در میاد . اینا فیلم هاییه که از نظر هیات داوران جشنواره برای " بخش مسابقه " انتخاب نشدند، ولی از نظر برگزارکنندگان و مسئولان جشنواره شایسته ی حضور در جشنواره رو دارند و لذا در بخش خارج از مسابقه اکران می شوند...

یکی از قسمت های زیبای این بخش اکران ونمایش بخشهای تدوین نشده ی فیلم های کارگردانان معروف و مطرح سینماست، که هنوز کار ساختشون تموم نشده و در حال ساخت هستند.

این فیلم ها احتمالا از فروش ویژه  و بالایی برخوردار خواهند شد و یکی از دلایل انتخاب اونا همین امر است.

این اتفاق سال های قبل برای فیلم های " کد داوینچی"  و " جنگ ستارگان 3" افتاد و امسال نیز فیلم " دزدان دریای کارائیب: بر امواج غریبه" در این بخش با بوق و کرنا به نمایش در اومد و احتمال فروش بالایی برای اون متصور است.

خوب دوستا عزیز من ... اگه علاقه دارید که اسامی فیلم های این بخش رو بدونید ... 

به ادامه ی مطلب بیاین..



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 19 خرداد 1390برچسب:جشنواره "کن" فیلم, :: 8:51 :: توسط : farhang

سلام دوستان عزیز...

امروز پس از چند روز که مسافرت بودم و عذر خواه هستم . می خوام فیلمهای بخش مسابقه ی جشنواره رو براتون معرفی کنم...

فیلم افتتاحیه ی امسال..." نیمه شب در پاریس " به کارگردانی " وودی آلن" -- اسپانیا و آمریکا

                                  " پوستی که در آن زندگی می کنم "  به کارگردانی  " پدرو آلمودوار"، اسپانیا

                                  " خانه بردباری "  به کارگردانی   " برتراند بونلو " ، فرانسه

                                  " پا نویس " به کارگردانی  " جوزف سدار "  ، اسراییل

                                 " روزی روزگاری در آنتالیا "  به کارگردانی   " نوری بیگله جیلان " ، ترکیه 

                                " پسری با دوچرخه "  به کار گردانی  " لوک و ژان پیر داردن " ، بلژیک ، فرانسه و ایتالیا

                                " لنگرگاه  "  به کارگردانی   " آکی کوریسما کی  "  ، فنلاند ، فرانسه وآلمان

                                 " هانزائه نوتسوکی  "  به کارگردانی  " نائومی کاواسی "  

                                 "زیبای خفته "به کارگردانی   " جولیا لی "  ، استرالیا

                                " پلیس "    به کارگردانی  " مای ون  "   ، فرانسه

                                " درخت زندگی  "  به کارگردانی   " ترنس مالیک   "  ، آمریکا

 برای خوندن ادامه لیست فیلم ها و عکسای انتخابی ، به ادامه ی مطلب بیاین....



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 18 خرداد 1390برچسب:جشنواره , :: 12:23 :: توسط : farhang

 سلام دوستان من...

امروز می خوام کمی راجع به جشنواره ی فیلم کن حرف بزنم...

این جشنواره در جنوب فرانسه در محلی بنام" کان" برگزار می گردد .برای اجرای این جشنواره از یکسال قبل تمام هتل های این منطقه رزرو می گردد. تا در موقع برگزاری فستیوال پذیرای هنرمندان از تمام نقاط جهان باشد.

" نخل طلا " جایزه ی اصلی این جشنوتره محسوب می شود.این جشنواره از 7 بخش اصلی تشکیل می شود ، شامل بخش مسابقه، خارج از مسابقه، نوعی نگاه، مسابقه ی فیلم های کوتاه، هفته ی منتقدان، دو هفته کارگردانان و بازار فیلم...

در جشنواره ی بین المللی کن ، فیلم ها در 2 بخش اصلی و فرعی از تمام نقاط دنیا با هم به رقابت می پردازند.

از کارگردانان ایرانی مطرح، آقای کیا رستمی است که در سال 1997 برنده ی نخل طلایی جشنواره شد و تا امروز 3 بار نامزد این جایزه شده است.

از دیگر خصوصیات این جشنواره ، خصوصی بودن آن است و در آن بزرگترین هنرمندان عرصه ی سینما از بازیگران مطرح گرفته تا کارگردانان و تهیه کنندگان و... حضور می یابند و در بخش بازار جهانی کشورها می توانند به خرید و فروش و عرضه ی هنر هنرمندان خود اقدام نمایند.

امسال فیلم های زیاد و زیبایی در بخشهای مختلف جشنواره حضور داشتند، که معرفی آنها را به وقت دیگری موکول می کنم و در ادامه براتون چند عکس زیبا از محل جشنواره می زارم تا ببینید و لذت ببرید...

بقیه ی عکس ها را در ادامه مطلب ببینید...

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : شنبه 7 خرداد 1390برچسب:کن " عکس " فیلم, :: 13:58 :: توسط : farhang

 سلام دوستان همراه..

چندین روزه که درگیر کار نمایشگاه رسانه های دیجیتال هستم و نتونستم به وبلاگم برسم.

این نمایشگاه برای اولین بار در استان ما برگزار شده و این حقیر نیز از عوامل اجرایی بودم و حسابی در گیر!!!!!!!!!!!!

جاتون خالی کلی نرم افزار خریداری کردم تا در آینده بتونم ازشون استفاده کنم.

تو این روزا با درگیر شدن در امور اجرایی نمایشگاه تازه فهمیدم این دنیای دیجیتال چقدر گسترده و بزرگه و من اندر خم یک کوچه باغ اون ته مهاش هستم...

باور کنید دنیاییه واسه خودش .... باید کلی پول داشته باشی تا بتونی همه رو خریده و استفاده کنی..

یکی از دوستان ازم خواسته ، یعنی پیشنهاد داده که از مطالب وبلاگ های دیگر دوستان استفاده نکنم...

حرف پسندیدهایست ، اما من احساسم این بود که چون وبلاگ این دوستان در blogfa , ...  است ، مطالبی که زیبا و ارزشمند هستند رو برای استفاده دوستان خودم، تو وبلاگم بزارم..نمیدونم... لطفا نظرتونو برام بنویسید تا بتونم تصمیم گرفته و درست عمل کنم.

ببینید اول اینکه من خودم قلم توانایی ندارم که خلق اثر کنم ودوستانم از مطالبم بهره ببرند.

دوم اینکه دوست دارم مطالبی رو بذارم که حداقل فایده رو برای خواننده داشته باشه.

پس راهنماییییییییییییییییییییییییییییی کنید...

یه جمله زیبا :" باران باش و ببار و نگاه نکن که ظرف های خالی از آن کیست ."

البته جمله متعلق به" کوروش کبیر " است ولی ممکنه تو کلماتش کمی کمی و کاستی داشته باشد.

اما مفهوم این جمله یه دنیاست و فکر منو به خودش حسابی مشغول کرده...!!!؟؟؟


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 25 ارديبهشت 1390برچسب:کمک" نمایشگاه "دیجیتال, :: 13:34 :: توسط : farhang

 احساسات یه جوون

احساسات یه جوون
میدونم که خسته ودلتنگی,ازدنیا ناامیدی,بااینکه توزندگی ات هدف داری باز دل نمیدی که هدفت رو دنبال کنی ونتیجه ببینی,حال و جون نداری,دلت گرفته وحوصله ی هیچ کس رو نداری حتی خودت!هر کی بهت میگه اینکار رو انجام بده با عصبانیت و دادوبیداد برخورد میکنی!منگی,گیج میزنی وحوصله ی درس خوندن وکار کردن رو نداری.به طور کل دوست نداری زنده باشی!!
دوست نداری از خواب بیدار شی,دوست نداری نماز بخوونی,بعضی موقع دوست نداری غذا بخوری,دوست نداری با کسی ارتباط برقرار کنی,حتی نمی خوای عاشق شی!!!!؟
دوست نداری با دوست های تازه ایی آشنا بشی,احساس میکنی یه جورهایی تنهایی کسی نیست که باهاش دردودل کنی هیچ کی درکت نمیکنه .فکر میکنی  اطرافیانت ازت بیزارن!فقط داری برای خودت زندگی میکنی!احساس کمبود محبت میکنی,خودت رو زیبا نمیدونی وهرچی لباس قشنگ می پوشی احساس میکنی بهت نمیاد.
علاقه داری خودت رو بکشی ولی از مردن هراس داری.میل داری ازدواج کنی;امکانات و بودجه وجود نداره بزرگترها بهت اجازه نمیدن میگن دهنت بوی شیر میده هنوز بچه ایی,دوست داری مستقل زندگی کنی دیگران میگن تک وتنها.جوون.خونه مجردی...  استغفرا...
آخه تو باید چی کار کنی ؟؟؟؟؟؟
راه حل این مشکلات چیه؟؟؟؟؟  من که توش موندم! نمی دونم  آیا بااین مشکلات باید روبه رو شد؟ واقعا زندگی چیست؟یه معمایی که هیچ کس نمی تونه حلش کنه...

 

***********************************************************************************
پروردگارا در کلبه کوچک خود من چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری که من چون تویی دارم تو چون خودی نداری...

***********************************************************************************
کعبه را دیدم وگفتم تو از خاکی من از خاک چرا باید به دور تو بگردم!گفت:تو با پا آمدی باید بگردی برو با دل بیا تا من بگردم.

 

این متن زیبا هم متعلق به یکی از دوستان وبلاگ نویسم ....بخونیدو نظر یادتون نره..


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 12 ارديبهشت 1390برچسب:زندگی"عشق"خدا"کعبه, :: 20:55 :: توسط : farhang

 زندگی داستان مرد یخ فروشی است . . .

 

 

از او پرسیدند  فروختی ؟

 

گفت نخریدند ، اما تمام شد 

 

(دکتر شریعتی)

*************************************

 

ديشب گرسنه بود دخترکي که مرد ... چه آسان به خاک پس داديمش ... و همسايه اش زيارتش قبول ، ديشب از سفر رسيد ... مکه رفته بود!!!!

*************************************

دستها بالا بود. هرکسی سهم خودش را طلبید .

سهم هر کس که رسید داغ تر از دل ما بود

ولی نوبت من که رسید؛ سهم من یخ زده بود !
...
سهم من چیست مگر؟! یک پاسخ !

پاسخ یک حسرت

سهم من کوچک بود

قد انگشتانم عمق آن وسعت داشت

وسعتی تا ته دلتنگی ها شاید از وسعت آن بود که بی پاسخ ماند !


 ***************************
اگر واقعا عشق را یافتی،

به آن پرواز بده و رهایش کن.

اگر خودش ماندن را انتخاب کرد،

به این معناست که عشق واقعی تو همان است
*************************************

روی آن شیشه ی تب دار تو را "ها" کردم،

اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم،

شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد،

شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم،

باسر انگشت کشیدم به دلش عکس تو را،

عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم;

 

مطالب زیبایی بود که تو وب چند تن از دوستانم خوندم و حیفم اومد .برای استفاده ی شما ازشون عاریه گرفتم.امیدوارم ناراحت نشن....بخونید و نظر یادتون نره...

 


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 12 ارديبهشت 1390برچسب:زندگی"عشق"خدا, :: 20:43 :: توسط : farhang
درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید. می گن : یه روز شعله گفت:"" کاش روزی به شمعدان می رسیدم!"" شمع بدون اینکه حرفی بزند... "" ذره ذره آب شد ، تا شعله به آرزویش برسد""
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان "یکبار برای همیشه " و آدرسwww.sanjaghak2011.loxblog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





Alternative content


آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 434
بازدید کل : 154442
تعداد مطالب : 60
تعداد نظرات : 252
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->